از یاد رفته گان

وبی برای نسل جوان

از یاد رفته گان

وبی برای نسل جوان

امام جمعه کاشان در خطبه های امروز نماز جمعه با اشاره پیام مقام

نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کاشان در خطبه های امروز نماز جمعه به تشریح اوصاف اهل تقوا پرداخت وافزود ذات اقدس الهی انچنان اهل تقوا را به خود مشغول کرده است که از همه چیز جشم بسته اند ، اهل تقوا با انکه شب وروز در مسیر سیر وسلوک الی الله اند نسبت به اعمال خود هیچگاه راضی نمی باشند  .

ایت الله نمازی  با اشاره به  پیام مقام معظم رهبر مبنی بر اتحاد ملی و انسجام اسلامی تحقق این امر را منوط به عملکرد صحیح وتمام عیار مدیران دانست و افزود اگر قرار است اقشار ملت در صحنه دفاع از نظام وولایت و اهلبیت صلواه الله وسلامه علیهما حضور داشته باشند راهش این است که مسئولان نظام وظایفی را که در مقابل مردم دارند به صحیح ترین شکل انجام دهند.

نماینده ولی فقیه کاشان در خطبه های امروز نماز جمعه کاشان با اشاره به 24 اردیبهشت سالروز لغو امتیاز تنباکو به فتوای مرحوم میرزای شیرازی به تشریح این واقعه تاریخی پرداخت و گفت:در ان زمان علما ومراجع تقلید و  بزرگان دین با این قرارداد مخالفت کردند و اتحاد  کاملی میان علما ومراجع شیعه هم در ایران و هم در نجف و در سامرا که ان موقع مرکز میرزا حسن شیرازی بود به وجود آمد  و کار به جای رسید که این فتوا توسط  میرزای شیرازی  صادر شد که تعبیر فارسی فتوای مرحوم میرزای شیرازی این بود که فرمودند :استعمال ومصرف  تنباکو امروز در حکم محاربه با امام زمان (ع)می باشد .

وی در ادامه افزود امروز اولین روز اعزام کاروانهای زیارتی عمره می باشد ، انشاءالله این عزیزان بادستی پر از معنویت ، از زیارت بیت الله الحرام و قبر نبی اکرم (ص)  به میهن باز گردند . وی در ادامه خاطر نشان کرد عمره یک امر مستحبی است  و افزود  اگر کسانی باشند که تشرفشان به زیارت عمره باعث عقب افتادن حج واجب شود باید این استطاعت را حفظ کنند و حج واجب را انجام دهند چون حج واجب است ولی عمره مستحب و امر مستحب نمی تواند مزاحم امر واجب باشد.کسانی که حج واجب را انجام می دهند عمره مستحبی را نیز انجام داده اند ولی عکس ان امکان پذیر نیست.

علما و مراکز اسلامی جهان، گستاخی شبکه الجزیره را محکوم کردند

سرویس بین الملل- علما و مراکز اسلامی نقاط مختلف جهان طی بیانیه های جداگانه ای گستاخی و اهانت شبکه الجزیره به مرجعیت عراق، به ویژه آیت الله سیستانی را به شدت محکوم کردند.

به گزارش خبرگزاری رسا، در پی توهین  شبکه الجزیره در برنامه (بلا حدود) بدون مرز ، به مراجع عراق و به ویژه آیت الله سیستانی مرجع شیعیان عراق، علما، شخصیتها،مراکز و انجمن های اسلامی سراسر جهان در بیانیه های جداگانه ای این جسارت را به شدت محکوم کردند. انجمن توحید اسلامی در غرب استرالیا در بیانیه ی خود این گستاخی ها را که موجب شعله ور شدن فتنه های مذهبی در عراق عنوان کرد و گفت: همه این کارها برای پیشبرد اهداف تکفیریین و بعثیها طراحی شده است و آنها می خواهند با این سخنان عراق جدید را به بدبختی بکشانند اما مردم عراق فریب این نیرنگ ها را نمی خورد و پر قدرت تا آخرین نفس می ایستند.
مجلس انجمن های عراقی در هلند نیز با اشاره به اینکه شبکه الجزیره همیشه در پی ایجاد بستری برای ضربه زدن به شخصیتهای دینی و ملی عراق بوده تا بدین شکل بتواند نبرد داخلی بین شیعیان و اهل تسنن راه بیاندازد، تصریح کرد : این اهانت ها خشم مسلمانان سراسر جهان را برانگیخته است.
مرکز اسلامی قائم در بلژیک نیز سخنان این شبکه را محکوم کرد و اظهار داشت : این اهانت زمانی مطرح شد که عراق سعی دارد تا در کنفرانس جهانی شرم الشیخ همسایگان خود را قانع کند که با حکومت جدید همکاری کنند و دشمنیها را کنار گذاشته عراق را از این وضعیت نجات دهند. در ادامه این بیانیه آمده است : تمامی مردم جهان می دانند که اگر عراق به جنگهای داخلی و مذهبی کشیده نشده است، تنها به دلیل ارشادهای به موقع آیت الله سیستانی بوده است.
مجلس اسلامی شیعه در هلند نیز با ابراز انزجار از تهمتهای این شبکه تاکید کرد : بار دیگر شبکه الجزیره ثابت کرد که برنامه (بدون مرز) تمام مرزهای اخلاقی را نادیده می گیرد و تنها خدمت به دشمنان این امت را در سر خود می پروراند.

حکومت فاطمی لیبی


سخنان اخیر معمر قذافی، رهبر لیبی در باره شیعیان و تشکیل حکومت فاطمی در نگاه اول بسیار جذاب و پر مغز می نماید اما مرور گفته‌های شگفت‌انگیز او در سالیان گذشته حاکی از شخصیت پریشان و ماجراجوی اوست. از این رو متن سخنان وی نیازی به تحلیل ندارد بلکه می‌توان در کنار دیگر افاضات وی به راحتی به قضاوت نشست. موضع تازه او در باره شیعه شاید عرب ها را رنجانده باشد یا آمریکایی‌های مانده در باتلاق عراق را نگران کند اما بی‌تردید در ایران مشتری ندارد.

اکنون نگاهی گذرا به مواضع مشعشع امروز و دیروز قذافی، داریم:

  • قذافی در سخنانش آمریکا و غرب را مورد حمله قرار داد و گفت: امروز دیگر نه ارتش‌های سازمانی، بلکه نیروهای مقاومت مردمی هستند که قدرت واقعی محسوب می‌شوند.
  • هنگامی که دشمن به لبنان تجاوز کرد جوانان حزب‌الله در راس پیکان قرار گرفتند و بزرگترین نیروی نظامی خاورمیانه را در هم شکسته و سرجایش نشاندند.
  • همین مقاومت مردمی است که امروزه در عراق قوی‌ترین ارتش دنیا را به فکر عقب نشینی و حتی فرار انداخته است.
  • شما جوانان و جوانان مصر که چندین برابر شما هستند و جوانان تونس و الجزایر و مغرب و موریتانی حکومت دوم فاطمی را ایجاد خواهید کرد.
  • دولت فاطمی حکومت رفاه ، اقتصاد شکوفا ، هنر ، موسیقی ، قصرها ، مساجد ، پارک‌ها ، تئاتر ، جشن‌ها ، مراسم و اعیاد بوده و شمال آفریقا را شکوفا و خوشبخت کرد و دولت قدرت و عزت بود ، در حالی که اکنون همه چیز نا امید کننده و غمناک و اندوهبار است.
  • مگر شیعه کیست ؟ هر کس علی (ع) ، فاطمه زهرا (س) و پیامبر (ص) و اهل بیت را دوست دارد شیعه است و هرکس سنت نبوی را اجرا کند سنی است ، وقتی برادران ما در ایران به سنت محمد (ص) ایمان دارند و آنرا اجرا می‌کنند پس آنها از این نظر سنی هستند، ما هم علی را دوست داریم پس ما هم شیعه هستیم.
  • علت جنگ شیعه و سنی جنگ معاویه و علی ( ع ) است ، علی را شما خوب می‌شناسید او پدر حسن و حسین ، پسر عموی رسول‌الله (ص) و همان کسی است که در شب هجرت خود را فدایی پیامبر نمود و در جای او خوابید ، هرگز بت نپرسیتد و در کودکی  ایمان آورد و از اهل بیت است.
  • علی دشمن معاویه است ، ابوسفیان سرسخت‌ترین دشمن پیامبر و اسلام بود و تا فتح مکه اسلام نیاورد و در اسلام او جای تردید است، چه بسا از روی فریب کاری اظهار اسلام کرده است و او از طلقا بود.  مادر معاویه هنده است ، پدر هنده دشمن پیامبر و اسلام بود و در جنگ بدر کشته شد و هنده همان کسی است که جگر حمزه ( سید الشهداء ) را خورد.
  • از امروز در وطن عربی نمی‌پذیریم کسی که از اهل بیت نیست به اسم قرآن و به اسم دین حکومت دینی تشکیل دهد، کسی هرگز چنین حقی ندارد و فرش از زیر پایش کشیده می‌شود تا سرنگون شود و برود به جهنم.
  • من در اجلاسی که اسلام را به دو بخش سنی و شیعه و علیه یکدیگر تقسیم می کند، شرکت نخواهم کرد. من در اجلاسی که اعراب را به مواجهه با ایرانی ها تحریک می کند و در جهت منافع قدرت های استعماری(غربی) است، شرکت نمی کنم.
  • در اجلاس سران اتحادیه عرب در سال 2003 که در شرم الشیخ مصر برگزار شد، پادشاه کنونی عربستان در یک برنامه زنده تلویزیونی به قذافی دشنام داده بود.
  • در سال 1969 افسری جوان «معمر القذافی» که به تازگی دورة تکمیلی آموزش نظامی‌اش در انگلستان به پایان رسیده بود، به همراهی چند افسر جوان دیگر، با چند تانک و تعدادی سرباز، پادشاه را بر کنار کردند تا «جمهوری!! خلق لیبی» را بنا نهند.
  • الگوی اولیه قذافی جمال عبدالناصر بود. در واقع این برنامة رادیویی«صوت العرب» از قاهره بود که هویت او را شکل داد. بنابراین  طبیعی بود که قذافی تصویری التقاطی از اسلام همراه با ناسیونالیسم عرب ارائه دهد.
  • او با روش های عامه‌پسند و با حمله به بروکراسی و بازرگانان کوچک در پی کسب حمایت توده‌ها بر آمد و دست زدن به «انقلاب فرهنگی» به شیوه مائوتسه تونگ در «کتاب سبز» او مجسم شد.
  • سرمایه‌گذاری سنگین در تجهیزات نظامی و حمایت از شورش های خارجی، لیبی را در معرض سلسله رویارویی‌های خطرناک با آمریکا، انگلستان و چندین کشور عرب قرار داد و عقاید رادیکال کتاب سبز، عموم مردم لیبی را سرخورده کرد.
  • علی رغم اینکه قذافی از آغاز از اسلام به عنوان یک ابزار مشروعیت بخش استفاده کرد، همواره با ایجاد دولت اسلامی مخالفت ‌ورزیده و دین و سیاست را بطور دایمی دو نیروی جدا از هم در نظر می‌گیرد.
  • عقاید خاص قذافی سبب شده که همواره علمای طراز اول شیعه وی را دشمن امیرالمومنین و مخالف شیعه و علمای معروف الازهر سخنان وی را مخالف اسلام بدانند.
  • پس از  ماجرا جویی های فراوان از ربودن امام موسی صدر، تا حادثه لاکربی و سقوط  هواپیمای فرانسوی و حوادث آلمان و حمایت او از گروه تروریستی  ابوسیاف در فیلیپین و نتیجه نگرفتن از آنها، بالاخره رژیم لیبی پس از سقوط صدام حسین در عراق چارة کار را در تسلیم شدن مقابل آمریکا و غرب دید و بلافاصله یکباره همة اطلاعات و تجهیزات هسته‌ای خود را بار کشتی کرد و به آمریکا فرستاد.
  • وقتی مسئله هسته‌ای ایران محور قرار گرفت، لیبی چهل دانشجوی بورسیة خود را که در ایران تحصیل می‌کردند به کشورش فراخواند.
  • قذافی 28 سال پیش در پاسخ به سوال خبرنگاری،  دربارة آینده ایران گفته بود: انقلاب ایران به زودی به زباله دان تاریخ خواهد پیوست.
  • قذافی به خوبی دریافته که جمهوری اسلامی ایران و جنبش حزب الله و امل لبنان، نقاط ضعف آمریکا در منطقه هستند و سخنان او در حمایت از تشکیل دولت فاطمی وحمایت از  تشیع، تنها به این علت است که می‌خواهد بدین وسیله به اروپا و خصوصاً آمریکا زهر چشمی نشان دهد.
  • عرب ها نه تنها از عدم حضور قذافی در کنفرانس ناراحت نیستند بلکه خشنود نیز شدند که او با حرکات و اظهارنظرهای جالب و منحصر به فرد خود هم وقت کنفرانس را بگیرد و هم سوژة تمسخر عرب ها بوسیلة رسانه‌ها شود.
  • شخصی که بلافاصله پس از اعدام صدام سه روز عزای عمومی اعلام می‌کند و دستور می‌دهد مجسمة او را در زمان مرگ بسازند تا در کنار مجسمة عمرمختار نصب کند، چگونه پس از گذشت شش ماه از جنگ سی و سه روزه به یکباره به خاطر آورده که حزب‌الله لبنان در جنگ با اسرائیل پیروز شده؟
  •  چگونه شخصی که در سال 1984 امام موسی صدر را اولین کسی می داند که با اسرائیل پیمان بسته!! و بر ضد اعراب با اسرائیل همکاری کرده!! و شیعیان را متحد اسرائیل نامیده!! و آنان را خارج دین می شمرده!!، به یکباره به یاد تمجید از جوانان شیعه و شاگردان مکتب امام موسی ‌افتاده؟
  • چگونه کسی که پیشنهاد تشکیل کشوری به نام «اسراطین» را می‌دهد می‌تواند از مقاومت در برابر اسرائیل تمجید کند؟
  • امام خمینی (ره) ب مناسبتی در پاریس فرمودند: "قذافی شایستة اعتماد نیست" و جمله‌ای اضافه کردندکه مضمونش این بود که با طناب قذافی نمی‌شود به داخل چاه رفت.

معرفی شهید مطهری

 

آیت الله مرتضی مطهری

 آیت الله مرتضی مطهری (۱۳ بهمن، ۱۲۹۸ - ۱۱ اردیبهشت، ۱۳۵۸) نویسنده و سیاستمدار معاصر ایرانی است. وی عضو هیات موتلفه اسلامی و از تئوریسین های جمهوری اسلامی ایران بود که با عنوان معلم شهید هم مشهور گردید.

دوران کودکی و نوجوانی

او در فریمان واقع در ۷۵ کیلومتری شهر مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می‌گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتب خانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می‌پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می‌ورزد. در سال ۱۳۱۶ علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می‌شود در حالی که به تازگی موسس آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.

دوران جوانی

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و امام خمینی ( به مدت ۱۲ سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می‌گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد مطهری گاهی به بروجرد می‌رفته و از محضر ایشان استفاده می‌کرده است. وی مدتی نیز از آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می‌توان از آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می‌رود به تهران مهاجرت می‌کند. در تهران به تدریس در مدرسه مرویة و تألیف و سخنرانی‌های تحقیقی می‌پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می‌گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می‌کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می‌شود. استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می‌باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.

فعالیت‌های سیاسی

او کنار امام بوده است به طوری که می‌توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاش‌های او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می‌شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می‌گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می‌شود.

پس از تشکیل هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیت‌های روحانی عهده دار رهبری این هیئت‌ها می‌گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط محمد بخارایی کادر رهبری هیئت‌های موتلفه شناسایی و دستگیر می‌شود، ولی از آنجا که قاضی ای که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می‌فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد مطهری از مهلکه جان سالم بدر می‌برد.

فعالیت‌های علمی-فرهنگی

در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاه‌ها، انجمن اسلامی، نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می‌دهد. به طور کلی او که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود، و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجروی‌ها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می‌توان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تک‌روی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت او از اجرای طرح‌های استاد و از جمله ایجاد یک شورای روحانی که کارهای علمی و تبلیغی حسینیه زیر نظر آن شورا باشد، سرانجام در سال 1349 علیرغم زحمات زیادی که برای آن موسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادی که به آینده آن بسته بود در حالی که در آن چند سال خون دل زیادی خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

اقدام علیه اسرائیل

در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می‌کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

مبارزه با التقاط

اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می‌رسد. گذشته از امام خمینی، استاد مطهری اولین شخصیتی است که به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدین خلق ایران» پی می‌برد و دیگران را از همکاری با این سازمان باز می‌دارد و حتی تغییر ایدئولوژی آنها را پیش بینی می‌نماید. در این سالها استاد شهید به توصیه امام خمینی مبنی بر تدریس در حوزه علمی قم هفته ای دو روز به قم عزیمت نموده و درسهای مهمی در آن حوزه القا می‌نماید و همزمان در تهران نیز درسهایی در منزل و غیره تدریس می‌کند. در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات زودتر از موعد مقرر بازنشسته می‌شود. همچنین در این سال‌ها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیت‌های روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را بنیان می‌گذارد بدان امید که روحانیت شهرستان‌ها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند.

ارتباط با امام و انقلاب

گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام‌وقت درخدمت نهضت قرار می‌گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می‌نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می‌کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می‌نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می‌گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود.

 

 

شهادت

وی در «ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358» در تاریکی شب -در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود- با گلوله گروه فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می‌رسد

 

 

 

 

 

 

 

 

 بررسی اندیشه های فلسفی شهید مطهری

 بی‌تردید با توجه‌ به‌ ساختار وجودی‌ انسان‌ به‌ عنوان‌ موجودی‌ اندیشنده‌ آن‌ اصولی‌ که‌ در این‌ راستا از اهمیت‌ ویژه‌ای‌ برخوردار است‌ و هر انسان‌ خردمندی‌ خواه‌ ناخواه‌ بایستی‌ تکلیف‌ خود را با آنها مشخص‌ کند سلسله‌ سئوالاتی‌ است‌ که‌ اهمیت‌ و ضرورت‌ آنها کمتر از اهمیت‌ تدبیر در زندگی‌ مادی‌ انسان‌ نبوده‌ و حتی‌ فراتر از آن‌ به‌ اندازة‌ تلاش‌ برای‌ بقاء انسانها دارای‌ جایگاه‌ و پایگاه‌ ارزشگذاری‌ است‌. سئوالاتی‌ چون‌ من‌ کیستم‌؟ از کجا آمده‌ام‌؟ به‌ کجا می‌روم‌؟ و برای‌ چه‌ آمده‌ام‌؟ بدون‌ شک‌ مهمترین‌ گزاره‌‌هایی‌ هستند که‌ نه‌ تنها اخلاق‌ و فضیلت‌ و اندیشه‌ و خرد همه‌ بر پایه‌ نوع‌ نگرش‌ و چگونگی‌ پرداختن‌ به‌ آنها شکل‌ می‌گیرد و تعریف‌ می‌شود بلکه‌ عدم‌ توجه‌ و مشخص‌ نمون‌ نوع‌ بینش‌ به‌ این‌ گونه‌ سئوالات‌ ممکن‌ است‌ تمام‌ پایه‌های‌ معرفتی‌ و شناختی‌ انسانها را به‌ چالش‌ بکشاند و دیگر گونه‌ سازد و از همین‌ منظر است‌ که‌ اهمیت‌ و جایگاه‌ فلسفه‌ به‌ معنی‌ الاعم‌ و فلسفه‌ متعالی‌ بخش‌ و هدایتگر مشخص‌ و تعریف‌ می‌شود و حتی‌ مگر جز این‌ است‌ که‌ انبیاء عظام‌ و اولیاء کرام‌ همه‌ و همه‌ بر آن‌ بوده‌اند تا در کسوت‌ رسول‌ ظاهری‌ تلاش‌ نمایند تا با رهبری‌، کاروان‌ بشری‌ را به‌ سرمنزل‌ مقصود برسانند و رسول‌ باطنی‌ انسانها را در پاسخگویی‌ و پاسخ‌ یابی‌ این‌ گونه‌ سئوالات‌ فعلیت‌ بخشی‌ نموده‌ و آنها را به‌ سوی‌ خاستگاه‌ متعالی‌ خود رهنمون‌ دارند! و از همین‌ نگاه‌ است‌ که‌ می‌توان‌ کوچکترین‌ اذهان‌ اندیشه‌ را نیز بی‌ نیاز از تفکر در مورد این‌ مقولات‌ ندانست‌ و به‌ عبارت‌ دیگر هر اندیشه‌ و خردی‌ هر چند هم‌ کوچک‌ باشد در ساحت‌ اندیشه‌ پیرامون‌ سئوالات‌ چهارگانه‌ خود تفکری‌ فلسفی‌ و اندیشه‌ ورز می‌باشد همچنین‌ فلسفه‌ اسلامی‌ جدای‌ از اینکه‌ تا چه‌ حد توانسته‌ است‌ افقهای‌ اندیشه‌ را در این‌ زمینه‌ بارور سازد به‌ اعتراف‌ تمامی‌ صاحب‌ نظران‌ منصف‌ حداقل‌ تمام‌ تلاش‌ و همّ خود را در این‌ راستا گذاشته‌ پس‌ از این‌ زاویه‌ است‌ که‌ می‌توان‌ بوسه‌ بر دستان‌ تمام‌ فلاسفه‌ و خرد ورزان‌ و پرچمداران‌ این‌ جهان‌ بینی‌ و اندیشه‌ و فلسفه‌ زد و برماست‌ که‌ صمیمانه‌ و صادقانه‌ از زحمات‌ و تلاشهای‌ این‌ اندیشمندان‌، تشکر و سپاسگذاری‌ نماییم‌.

 در آخر مراتب‌ تشکر صمیمانه‌ خود را نسبت‌ به‌ تمام‌ اساتیدی‌ که‌ اینجانب‌ را در این‌ امر یاری‌ نموده‌اند ابراز می‌نمایم‌.

  اندیشة‌ مطهر

  قبل‌ از هر چیز لازم‌ می‌دانم‌ بصورت‌ بسیار اجمالی‌ نگاهی‌ به‌ ویژگیهایی‌ شخصیتی‌ شهید مطهری‌ (ره‌) و اندیشة‌ ایشان‌ بیندازم‌.

 ویژگی‌ اول‌- اولین‌ ویژگی‌ آن‌ جناب‌ متکلم‌ بودن‌ است‌ بدین‌ صورت‌ که‌ ایشان‌ دارای‌ ویژگیهای‌ یک‌ متکلم‌ به‌ معنای‌ دینداری‌ و دردمندی‌ و دانایی‌ می‌باشد. به‌ عبارت‌ دیگر او اندیشمندی‌ بود که‌ سه‌ عنصر دین‌ و درد و دانایی‌ را صاحب‌ بود و طرفه‌ معجونی‌ بود که‌ حیاتش‌ رنگ‌ و جلا و طهارت‌ و صفای‌ این‌ سه‌ عنصر را داشت‌.

 ویژگی‌ دوم‌- دیگر ویژگی‌ آسیب‌شناسی‌ دینی‌ ایشان‌ بود و تمام‌ تلاش‌ ایشان‌ بر آن‌ بود که‌ آسیبها و آفاتی‌ که‌ به‌ معرفت‌ آدمیان‌ ازدین‌ زیان‌ می‌رساتند اعم‌ از عقل‌ گرایی‌ محض‌، اخباری‌ گرایی‌ و تحریف‌ و خرافه‌ را از دین‌ بشناسد و به‌ پیرایش‌ آنها از دین‌ بپردازد.

 ویژگی‌ سوم‌- تلاش‌ برای‌ دفع‌ شبهات‌ پیرامون‌ حوزه‌های‌ دینی‌، فلسفی‌ و تاریخی‌ اسلام‌ بود و ایشان‌ تلاش‌ داشت‌ مخصوصا با تبیین‌ مسائلی‌ چون‌ فلسفة‌ تاریخ‌، فلسفة‌ اخلاق‌، فلسفة‌ اجتماع‌ و مسائل‌ کلامی‌ جدید و اقتصاد اسلامی‌ به‌ پاسداشت‌ و تبیین‌ نظریات‌ اسلام‌ در مورد اینها پرداخته‌ و به‌ روشنگری‌ برای‌ جوانان‌ در این‌ زمینه‌ها بپردازد.

 ویژگی‌ چهارم‌- چهارمین‌ ویژگی‌ سادگی‌ و روان‌ بودن‌ اندیشه‌های‌ ایشان‌ حتی‌ در مفاهیم‌ فلسفی‌ است‌ تا جایی‌ که‌ ایشان‌ بسیاری‌ از مفاهیم‌ و آموزه‌های‌ فلسفی‌ را که‌ می‌رفت‌ تا کارکرد خود را در زمینة‌ موضوعات‌ و اندیشه‌های‌ امروزة‌ جهان‌ در جهت‌ پاسخگویی‌ به‌ نیازهای‌ نسل‌ امروز از دست‌ بدهد و منزوی‌ شود استخراج‌ نموده‌ و آنها را در اختیار جویندگان‌ علم‌ و معرفت‌ قرارداد تا به‌ راحتی‌ قابل‌ فهم‌ و به‌ کارگیری‌ باشند و این‌ بنوبه‌ خود می‌تواند از مهمترین‌ نوآوریهای‌ ایشان‌ باشد. ما جهت‌ اختصار مطلب‌ بیش‌ از این‌ در مورد این‌ دانشمند، متفکر و فیلسوف‌ عالیقدر قلم‌ فرسایی‌ نمی‌نماییم‌ انشاءا... راهش‌ پرر هر و و روحش‌ قرین‌ رحمت‌ ایزدی‌

 طرح مطالعاتی اثار شهید مطهری .