بدیهى است رهبرى و هدایت هر انقلابى پس از پیروزى به مراتب مشکلتر از دوره هاى پیش از پیروزى زیرا تا زمان حصول پیروزى انگیزههاى فراوانى براى وحدت کلمه به منظور استیلا یافتن بر دشمن مشترک وجود دارد. حتى افراد و گروههایى یافت مىشوند که به رغم عدم خلوص کافى، براى دستیابى به اهداف خاص خود، ضمن قلمداد دادن خود به همراهى و همفکرى با مردم، در مبارزه شرکت مىکنند و معارضه آشکارى با رهبرى مبارزه و انقلاب ندارند، اما پس از پیروزى انقلاب، به دلیل سهم خواهى که از خصلتهاى افراد و گروههاى ناخالص است نغمه هاى جدایى آنها ساز مىشود و این روند در برخى موارد به شکلگیرى توطئه هاى گوناگون علیه انقلاب و رهبرى آن منجر مىگردد.
چنین واقعیتى را در انقلاب اسلامى ایران نیز شاهد بودیم که نمونه هاى بارز آن توطئه ها و کارشکنیهاى منافقین، ملىگراها و دیگر گروههاى وابسته به شرق و غرب بود. از سوى دیگر قدرتهاى استعمارى نیز به ستیز با انقلاب پرداختند و با تحمیل جنگ ناخواسته، محاصره اقتصادى تبلیغات مسموم و اعمال فشارهاى سیاسى به دشمنى با انقلاب و مردم مسلمان ایران پرداختند اما رهبریهاى خردمندانه و هوشیارانه امام خمینى (س) و مقاومت بى نظیر مردم تمام نقشه هاى شیطانى مستکبران عالم علیه انقلاب را نقش بر آب ساخت.
رحلت جانگداز امام خمینى (س) این توهم پوچ را در دشمنان قسم خورده انقلاب به وجود آورد که انقلاب اسلامى از مسیر خود منحرف مىشود و توده ها به بى تفاوتى کشیده خواهند شد، اما از آنجا که انقلاب اسلامى ایران، ریشه در اعماق قلوب مردم داشت، هیچ گاه تصور خام مخالفان اسلام و انقلاب و مردم، مصداق نیافت و مجلس خبرگان، یک روز پس از ارتحال امام، با انتخاب یکى از فرزندان رشید اسلام و شاگرد خلف و شایسته امام خمینى - حضرت آیت الله خامنه اى - بر تداوم راه رهبر راحل، مهر تایید زد و امروز همه جهان بر این نکته اعتراف دارند که پایانى براى انقلاب اسلامى متصور نیست و ایران اسلامى به عنوان تنها ملجا و مامن محرومان و پشتیبان مستضعفان شناخته شده است.
امروز هر ایرانى مسلمان و آزاده بر خود مىبالد که کشورش در شمار مستقل ترین و آزادترین ممالک دنیاست و رهبرش راهى را مىپیماید که بنیانگذار فقید جمهورى اسلامى ایران، از نخستین روزهاى قیام به پیروان راستین و وفادارش نشان داده است.
در تاریخ 28 اردیبهشتسال 1368 تیم پزشکى حضرت امام از اولین علائم خونریزى در دستگاه گوارش معظم له اطلاع یافت و بلافاصله معاینات و بررسیهاى لازم صورت گرفت انجام معاینات، دو زخم در معده حضرت امام را مشخص مىنمود که یکى سطحى و دیگر نسبتا عمیق بود. با مشاهده زخمها مشاوره با پزشکان متخصص بیماریهاى گوارشى صورت گرفت.
مشخصات ظاهرى زخمها حکایت مشکوکى از احتمال وجود بیمارى بدخیم مىکرد. مطالعات پرتونگارى و عکسبردارى از معده امام نشان دهنده ضایعاتى نگران کننده بود. بزرگترین زخم چهار تا پنجسانتىمتر و حاشیه آن نامنظم و کاملا برجسته و متورم بود و در معده آثار خونریزى و خون تازه وجود داشت. این مشاهدات توسط اندوسکوپى و مشاهده داخل معده توسط دستگاه صورت گرفته بود که شرح آن توسط پزشکان تیم مراقبت از امام، آقایان دکتر عارفى و دکتر فاضل داده شده است.
روز یکشنبه 31 اردیبهشت ماه آزمایشات تکمیلى انجام شده و وضعیت قلبى و عمومى حضرت امام مورد بررسى دقیق واقع شد، چرا که تصمیمگیرى در مورد انتخاب درمانى جراحى در شخصى با سن امام و با وضعیت قلبى و عمومى ایشان تصمیمگیرى بسیار دقیق و حساسى بود. در چنین شرایطى با محاسبه بسیار دقیق وضعیتبیمارى و خطرات ناشى از عدم انجام عمل جراحى در مقایسه با انجام آن، انتخاب نهایى صورت گرفت.
مشکلى که از نظر جسمانى براى حضرت امام پیش آمده بود از دو جنبه جان معظم له را تهدید مىکرد. یکى ایجاد خونریزى وسیع و کشنده و غیرقابل کنترل و دیگرى احتمال ایجاد سوراخ در جدار معده و ورود محتویات معده به داخل حفر شکم در آن صورت یا به سرعت مرگ مستولى مىشد و یا باید تن به انجام عمل جراحى در شرایطى بسیار نامناسب داد که احتمال خطرش بسیار بیشتر از زمانى بود که جراحى با آمادگى کامل قلب و وضعیت عمومى بدن صورت مىگیرد.
شرح حالى که حضرت امام از وضعیت جسمانى و دستگاه گوارش ارائه مىفرمودند حاکى از افزایش میزان خونریزى در دستگاه گوارش بود و روز به روز بر میزان آن افزوده مىشد.
از طرفى مطالعات اندوسکوپى با دستگاه اندوسکوپ وسعت و عمق قابل توجه زخمها را نشان مىداد و بخصوص در مورد یکى از زخمها حاکى از نازک شدن خطرناک جدار معده بود.
بنابراین قضاوت پزشکان متفقا در پیشگیرى از دو عارضه بسیار خطرناک و کشنده که امکان وقوع آن در آیندهاى نزدیک حتمى مىنمود برانجام عمل جراحى قرار گرفت. بنابراین این تصمیم گیرى با فرزند امام حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج احمد آقا در میان گذاشته شد و ایشان نیز مساله را با مسئولان مملکتى در میان گذاشت. جوانب کار براى مسئولان کاملا توضیح داده شد و پس از موافقت موضوع با حضرت امام مطرح شد. امام پس از حصور اطلاع از تصمیم پزشکان با خونسردى فرمود: "هر طور صلاح است همان طور عمل کنید. "
مقدمات عمل جراحى براى روز دوم خرداد آماده شد و امام به بیمارستان منتقل گشت. زمانى که امام، جماران را به سوى بیمارستان ترک مىکرد در سر پایینى کوچه جلو بیتبه اطرافیان فرمود: "من از این سرازیرى که پایین مىروم دیگر بالا نمىآیم"
و بنا به گفته اطرافیان حالتى حاکى از آرامش و ثبات در برخورد با مساله مرگ در موقع گفتن این جمله کاملا حس مىشد.
بررسىهاى قلب، وضع امام را، حتى بهتر از آنچه تصور مىشد نشان داده بود و با تزریق یکى دو واحد خون، کم خونى ناشى از خونریزیهاى مکرر نیز اصلاح شد. بنا به گفته دکتر فاضل جراح امام، معظم له نماز شبشان را خواند که از تلویزیون نیز بخشى از آن پخش شد.
امام پس از اداى نماز صبح جهت جراحى آماده شد. یکى دو لوله نازک براى رساندن مایعات و نشان دادن فشار داخلى وریدهاى مرکزى در رگها قرار گرفت و در ساعت 45/7 دقیقه امام توسط یک برانکارد به اتاق عمل منتقل گشت. بنا به گفته دکتر فاضل در اتاق عمل، تیم جراحى مرکب از دکتر فاضل، دو جراح، یک تکنسین، پرستار اتاق عمل، دو نفر متخصص بیهوشى، یک تکنسین بیهوشى و دو متخصص قلب آماده انجام عمل شدند. بیهوشى که یکى از حساسترین مراحل انجام عمل بود با موفقیت انجام شد و ساعت 30/8 دقیقه انجام جراحى آغاز گشت و جریان عمل توسط تلویزیون مدار بستهاى در معرض مشاهده اشخاصى که در بیرون اتاق عمل حضور داشتند قرار گرفت. جراحى کمتر از دو ساعت طول کشید و در ساعت 20/10 دقیقه به پایان رسید.
طبق اظهارات دکتر فاضل، وقتى شکم امام باز شد مشاهده گشت که قسمت میانى معده دچار ضایعه است. بزرگترین زخمى که قبلا ذکر شد در خم بزرگ معده وجود داشت و جدار معده را به نحو خطرناکى نازک نموده بود. ضایعهاى کوچک با قطرى حدود شش میلیمتر در قسمت چپ کبد به صورت یک دانه مشاهده مىشد و غدد لنفاوى کمى بزرگ بود که مشابه آن در افراد عادى نیز دیده مىشود و اندازه طحال طبیعى بود.
قسمتى از معده که مبتلا بود، برداشته شد و قسمتهاى باقیمانده به هم متصل گشت و از غدد لنفاوى و کبد نیز نمونه بردارى شد و در طول عمل مشکل خاصى پیش نیامد. سپس امام به بخش آى. سى. یو منتقل شد، بخشى که از نظر مراقبتهاى ویژه داراى امکانات کامل جهت کنترل خطرات احتمالى است. لوله داخل ناى یا تراشه حضرت امام براى 24 ساعت آینده باقى ماند تا وضع تنفسى حضرت امام کاملا مطمئن شود.
در فاصله کوتاهى پس از عمل، جلسه اى با حضور مسئولین کشور تشکیل شد و با مشورت دو تا سه نفر از تیم پزشکى، نحوه اطلاع دادن مساله به مردم مشخص شد. نکته اى که در این موضوع مورد توجه قرار گرفت جلوگیرى از ایجاد نگرانى زیاد بود و همان روز ساعت دو بعدازظهر متنى از اخبار رادیو براى مردم خوانده شد مبنى بر اینکه حضرت امام به علت خونریزى گوارشى و براى کنترل آن، مورد عمل جراحى موفقى قرار گرفته اند و حال ایشان رضایتبخش است.
علىرغم لحن اطلاعیه که حاکى از موفقیت آمیز بودن جراحى امام بود ملت عاشق و دلباخته امام ناگهان براى اولین بار از کسالت جدید امام مطلع و این موجب بروز نگرانى شد. ولى در طى روزهاى بعد که رسانه هاى گروهى و سیماى جمهورى اسلامى ایران از بهبود حال امام گزارش مىدادند دلهاى نگران مردم با ناباورى مىرفت که دلهره و اضطراب را از خود بیرون کند. که. . . ساعت 30/8 بعدازظهر روز شنبه سیزده خرداد اولین خبر نگران کننده از اخبار شبکه سراسرى پخش شد:
این اطلاعیه امشب از سوى دفتر حضرت امام به این شرح انتشار یافت:
بسمه تعالى
به اطلاع ملت شریف و عزیز ایران مىرسانیم امروز در ساعت سه بعدازظهر در سیر درمان حضرت امام مدظله العالى مشکلى پیش آمد. پزشکان با همه کوشش خستگى ناپذیر خود براى درمان حضرت امام به مراقبت و درمانهاى لازم سرگرمند و از همه ملت خداجوى درخواست می کنیم دعاهاى خالصانه خود را ادامه دهند. امید و انتظار مىرود که ادعیه شما مردم مورد اجابت حضرت حق قرار گیرد.
دفتر امام خمینى
متعاقب پخش این اطلاعیه از اخبار شبکه سراسرى، هزاران دلباخته امام به سوى جماران شتافتند تا از حال امام خویش با خبر شوند. مردم با ناله و اشک راه جماران را در پیش گرفته بودند تا بیقرارى و اضطراب خویش را تسکین دهند. در میان آنان صدها تن از جانبازان انقلاب به چشم مىخورند. خانواده هاى شهدا، زنان، مردان، پیر و جوان خیابانى را که به جماران منتهى مىشد پر کرده بودند و اندوهبار حال امام خود را جویا مىشدند، ولى هیچکس پاسخى نمىداد. رفت و آمدهاى پر جنب و جوشى به بیت حضرت امام صورت مىگرفت و چشمهاى راهیان بیت، بیشتر اوقات گریان بود. نزدیکهاى صبح خبرهاى رسیده غم انگیز و غم انگیزتر مىشد. تا اینکه در اخبار ساعت هفت بامداد روز چهارده خرداد. . . و اما بشنوید از روزهاى پس از عمل جراحى از داخل بیمارستان.
در اطلاعیه روز دوم خرداد چیزى از تشخیص بیمارى امام گفته نشد چرا که در حقیقت از اسرار مملکتى به شمار مىرفت و گذشته از آن حال حضرت امام در آن موقع خوب و رضایتبخش بود و بنابراین ظاهر امر حاکى از موفقیت عمل جراحى حضرت امام بود و بر طبق مفاد آن مساله منتفى شده بود.
در واقع در چند روز اول هم اوضاع به خوبى پیش مىرفت. امام پس از عمل به راحتى به هوش آمد، منتها به دلیل وجود لوله تراشه در داخل ناى قادر به صحبت کردن نبود و به دستورات پزشکان مبنى بر باز و بسته نمودن چشم و حرکات دستها و پاها پاسخ مثبت مىداد. ساعت شش بعدازظهر همان روز یعنى در دوم خرداد ناگهان اختلالى در منحنى نوار قلب حضرت امام پیدا شد که نگران کننده بود و حدود یک ساعت و نیم به طول انجامید که با درمانهاى لازم مرتفع شد و پس از آن در همان روز مصاحبه اى توسط پزشکان حضرت امام صورت گرفت و اطلاعاتى در اختیار مردم قرار گرفت.
فرداى آن روز حال امام بهتر بود و چند تن از مسئولین مملکتى و حجت الاسلام والمسلمین حاج احمد آقا خدمت امام رسید. همان روز لوله داخل تراشه حضرت امام برداشته شد و امام قادر به صحبت کردن شد. ضمنا قرار شد وضعیت امام از طریق اطلاعیه اى به اطلاع مردم برسد.
در روز پنجشنبه چهارم خرداد وضع کلیوى امام مختصر اشکالى پیدا کرد که پیش بینى آن مىشد که تدابیر لازم اندیشیده شد. در این شرایط به گفته اطرافیان و پزشکان، معظم له حاضران را دلدارى مىدادند.
روز سوم پس از عمل، از نظر بروز مشکلات عفونى و پیدا شدن اشکال تنفسى و تب از روزهاى دیگر اهمیت بیشترى داشت; و در بخشهاى جراحى پس از انجام عمل در روز سوم بیشتر از روزهاى دیگر احتمال وقوع عوارض وجود دارد. روز جمعه پنجم خرداد ماه یعنى روز سوم پس از عمل عده اى از اعضاى خانواده امام و آقاى هاشمى رفسنجانى نیز به حضور ایشان رسیده بودند.
تا ظهر اتفاقى که نگران کننده باشد نیفتاد و امام با آقاى هاشمى صحبت کرد و وقتى آقاى هاشمى اجازه خواست که سلامتى حضرت امام را از طریق خطبه هاى نماز جمعه به اطلاع مردم رساند، امام اجازه داد و مطالبى فرمود که توسط آقاى هاشمى به اطلاع مردم رسید و طى آن امام عزیز به مردم سلام رسانید و از کسانى که ابراز احساسات نموده بودند، تشکر کرد. ولى در ساعت دوازده و پنج دقیقه همان روز امام ناراحتى تنفسى پیدا کرد و در نوار قلبى تغییراتى پیدا شد که بنا به اظهارات پزشکان بیش از دو سال طول کشید ومختصرى هم تب ایجاد شد که با تدابیر لازم درمانى و خروج لوله هاى تزریقات از رگها مرتفع شد.
روز شنبه به خوبى و بدون وجود واقعه نگران کنندهاى سپرى شد و فقط به دلیل وجود علائم خونریزى در دستگاه ادرارى، بررسى داخل مثانه با دستگاه و بدون بیهوشى عمومى و صرفا با بى حسى موضعى انجام شد و نکته مهمى مشاهده نشد. بعلاوه یک عکسبردارى هم با استفاده از ماده حاجب از معده صورت گرفت که نشان دهنده جوش خوردن بخیه هاى عمل بود و شب همان روز تصاویرى از حضرت امام از طریق سیماى جمهورى اسلامى ایران ملت پخش شد که همه مشاهده نمودند، سپس لوله معده خارج شد و رژیم مایعات شروع شد. فرداى آن روز به جز مختصرى کاهش فشار خون، مشکل دیگرى پیش نیامد و امام نماز را با وضو خواند و شب مختصرى هم غذا میل کرد روز دوشنبه هشتم خرداد وضع تنفسى و ریوى امام دچار مشکل شدو ظاهرا مقدارى مایع در داخل ریه ها جمع شده بود که مىتوانست ناشى از سه عارضه باشد: یکى اینکه ریه ها دچار عفونت شده باشند، دیگر اینکه وضع قلبى و نارسایى قلب موجب تجمع مایع در ریه شده باشد و سوم اینکه بیمارى اصلى که معده را گرفتار کرده است ریه ها را هم مورد تهاجم قرار داده باشد. مشکل ریوى کماکان ادامه داشت و اختلالات کلیوى نیز به درمان پاسخ نمىداد.
روز چهاشنبه جلسه مشاورهاى با تعداد زیادى از پزشکان متخصص سراسر کشور تشکیل شد و وضع بیمارى امام از جنبه هاى مختلف مورد بررسى قرار گرفت.
در کنار مشکلات متعددى که وجود داشت، تغییرات نگران کننده فرمول شمارش خون حاکى از پیشرفت بیمارى اصلى امام بود که لزوم انجام سریع شیمى درمانى را مطرح مىساخت، ولى مساله اى که تیم پزشکان در این مورد با آن روبرو شد این بود که معمولا اگر شیمى درمانى پس از عمل جراحى لزوم داشته باشد آن را دو تا سه هفته پس از جراحى به تعویق مىاندازند تا آثار سؤ ناشى از شیمى درمانى مشکلى را در وضع عمومى بدن ایجاد نکند، ولى آزمایشات خون حضرت امام در هر لحظه مبین مشکلات بیشترى بود و ناچار پزشکان، شیمى درمانى را شروع کردند و این در حالى بود که وضعیت عمومى بدن از نظر وضع ریوى و کلیوى در شرایط چندان مطلوبى به سر نمىبرد. روز شنبه سیزدهم خرداد دفع ادرارى به کلى مختل شده بود و کلیه ها که وظیفه دفع ادرار را به عهده دارند به درمانها جواب نمىدادند و این موضوع باعث تشدید مساله ریوى نیز مىگشت و ریه ها نیز پر از مایعى بود که خروج آن با درمانهاى انجام شده امکانپذیر نبود.
ساعت یازده صبح همان روز، نوار قلب تغییراتى را نشان داد و فشار خون کم کم کاهش یافت، در بیمارستان پزشکان، حاج احمد آقا، بعضى از مسئولان مملکتى و نوه امام نزد معظم له بودند و بنا به اظهارات نوه حضرت امام ایشان شاید بیش از 100 بار شهادتین گفته بود. امام نماز ظهر و عصر را خواند و حدود ساعت سه بعدازظهر یک ایست قلبى پیش آمد که با ماساژ قلبى و تنفس مصنوعى دوباره قلب به کار افتاد و دستگاهى جهت کمک به ایجاد ضربان قلب در جلوى سینه امام کار گذاشته شد. این وضعیت تا ساعت 30/8 دقیقه بعدازظهر ادامه داشت که وضع نگران کننده از طریق اخبار شبکه سراسرى سیماى جمهورى اسلامى به اطلاع مردم رسید و موج عاشقان امام به سوى جماران روان گشت. وضعیت عمومى حضرت امام اصلا خوب نبود ولى بعدازظهر گویى مجددا کمى به هوش آمده بود. کهولت سن، بیمارى صعب العلاج و وضع نامناسب قلبى دست به دست هم داده بودند تا ملتى را داغدار کنند. کارى از دست پزشکان بر نمىآمد. علىرغم تلاش همه جانبه و درمانهاى متعدد و مختلف، کارى از پیش نمىرفت. انبوه جمعیت هر لحظه در جماران بیشتر و بیشتر مىگشت، اشکها از نگرانى جارى بود و دستها به سوى آسمان بلند. چشم حاج احمد آقا مانند چشم میلیونها انسان دیگر، چشم میلیونها فرزند دیگر امام، اشک آلود بود. دستان امام لرزش داشت و در لحظات آخر با صدایى لرزان فرموده بود: "من مىدانم زنده نمىمانم، اگر مرا براى خودم نگهداشته اید به حال خودم بگذارید و اگر براى مردم است هر کارى مىخواهید بکنید. "
در سراسر ایران دستها به دعا برداشته شد، حتى در خارج از مرزها عاشقان امام ضجهکنان بقاى امام را از یگانه استدعا مىکردند، ولى در ساعت 20/10 دقیقه بعدازظهر روز شنبه سیزدهم خرداد ماه سال 1368، دعاى امام بر دعاى میلیونها انسان غلبه یافت و قلب ملت از کار ایستاد.
انالله و انا الیه راجعون
سلام من هر چی گشتم دنبال یه جا که ازتون سوال کنم چیزی ندیدم به خاطر همین از اینجا میگم . می خواهم بدونم نظر شما درباره این که طلبه به دانشگاه بره چیست ؟لطفا جواب خودتون رو به ادرس ایمیلم بفرستید.با تشکر محمد طلبه مدرسه مصطفوی کاشان
سلام محمد جان
من از شما یک سوال می پرسم !
یه طلبه چرا به دانشگاه بره؟
اگر یه کم به جوابی که خودت می دی توجه کنی جواب منم می تونی حدس بزنی.
حرف دین ما اینه الاعمال به النیات.